23 ماهگی عروسکم
آیسای عزیزم 23 ماهگیت مبارک باشه گلمانقدر این روزها سرم شلوغه و کار دارم که با زحمت تونستم برات بنویسم.همیشه روزهای آخر سال همه ی کارها هول هولکی انجام میشه تا قبل از سال جدید تموم بشه.تو هم که انقدر شیطونی میکنی که دیگه وقتی برام نمیمونه.کمتر از یک ماه دیگه تولد 2 سالگیت هست و من برای تولدت اشتیاق خاصی دارم.عسل مامان تو دیگه حسابی بزرگ شدی :کلی میتونی حرف بزنی و حتی جمله بگی.حدود 3 هفته ای هست که تو اتاق خودت تنها میخوابیالبته من اول میخوابونمت بعد میزارمت تو اتاقت.دیگه وقتایی که بیداری و خونه هستیم پوشکت نمیکنم و تو خودت بهم خبر میدی که جیش داری و من از این بابت خیلی خوشحالمالبته شیطونیات هم مثل خودت بزرگ شده.وقتی بیرون میریم همش دوست داری راه بری و کسی هم دستت رو نگیره و هر جا دوست داری بری.تا از در خونه میایم بیرون به جای رفتن تو آسانسور فوری میری سمت پله ها و بالا میری چون پله خیلی دوست داری و منم از این جریان خیلی میترسم که یهو خدایی نکرده نیفتی.غذا خوردنت هم تعریفی نداره بعضی روزا یهو اشتهات خوب میشه و بعضی روزا هیچی نمیخوری.عاشق نقاش هستی و همش میگی تتاب(کتاب) میخوام و بعد هم تقاضای مداد میکنی و شروع میکنی به خط خطی کردن.البته الان دیگه پیشرفت کردی و یه چیزی شبیه دایره میکشی و واسه خودت شعر چشم چشم دو ابرو رو میخونی.برنامه کودک هم خیلی دوست داری از صبح تا ظهر باید واست سی دی بذارم و ظهر هم تا قبل از خوابیدنت برنامه رنگین کمون شبکه تهران و نگاه میکنی و همش میگی میما -پن-یعنی نیما و پنگول.دختر قشنگم عاشقت هستم و امیدوارم زود بزرگ بشی و هم صحبت مامانیحالا میریم سراغ عکسهای 22 و 23 ماهگیت :
آیسای مامان عاشق لاک زدن