عكسهاي 11 تا 12 ماهگي آيسا
آيسا دختر خوب مامان منو ببخش كه خاطراتت را جايي يادداشت نكردم و الان دقيقا نميدونم كه 11 تا 12 ماهگي چه كارهايي ميكردي يا چه خاطراتي با هم داشتيم.ايرادي ندارد در عوض عكسهات هميشه زنده كننده ي همه ي خاطراتت هستند.11 تا 12 ماهگيت كه مصادف ميشه با 20 اسفند تا 20 فروردين منزل مامانم زندگي ميكرديم.حالا ميريم سراغ عكسهات كه مثل هميشه نازهستند
عكسهاي زير مربوط به تحظه ي تحويل سال هستند.چون ما امسال به خاطر فوت پدرم عيد نداشتيم لحظه ي تحويل سال سر خاك بوديم تا پدرم هم كنارمان باشد.
در عكس زير تو داشتي با اندوه به پدري كه به خاطر از دست دادن پسرش گريه ميكرد نگاه ميكردي.يعد هم بغض كردي و زدي زير گريه.اين اولين بار بود كه از گريه ي كسي گريه ميكردي عزيز دلم.
عكسهاي 13 بدر:
دختر نازنينم در عكس زير شما براي اولين بار پفك خوردي .واااااي كه چقدر دوست داشتي و با اشتها ميخوردي.عاشق پفك خوردنت شدم.
اينم وقت برگشت از 13 بدر هست كه عروسك مامان حسابي پوست نازش سوخته و رنگش برگشته.
انشاا...كه عيد سال آينده را با خوشي شروع كنيم و مرگ و مير و بيماري از صحنه ي روزگار حذف بشه.