تولد 9 ماهگي عسلم
آيساي نازم تولدت مباركامروز شما 9ماهه شدي و كلي دل مامان و بابا رو شاد كردي.چه لذت بخشه كه آدم ثانيه به ثانيه بزرگتر شدن عزيزش رو حس كنه.الان 18 ماهه كه وارد زندگيمون شدي.9 ماه تو شكمم بودي و 9 ماه هم در كنارمون.از صميم قلبم تولدت رو تبريك ميگم.
تو كلي شيطون بلا شدي . گاهي از وقت ها از دستت كلافه ميشم. از صبح تا شب بايد دنبالت بگردم آخه تو چهار دست و پا مشغول خونه گردي هستي و هر لحظه يه خراب كاري ميكني.بارها و بارها زمين خوردي و دست و پا و صورتت همش زخمي هست. بدون اينكه بفهمم كي و كجا زخمي شدي!
خيلي راحت ميشيني و ميخوابي.دستت رو ميگيري به مبل و ...و بلند ميشي و مدتها مي ايستي.با روروك خيلي راحت راه ميري اما از روروك خوشت نمياد و بعد از مدت كوتاهي داد و فرياد راه ميندازي و ترجيح ميدي رو زمين بذاريمت تا چهار دست و پا هر جا كه دلت خواست بري.
وقتي واست شعر ميخونيم ما رو همراهي ميكني و اداي شعر خواندن در مياري.هنوز هم همون كلمات ماه قبل رو ميگي :بابابا - ماماما-ددددد-ن ن ن -گ گ گ
دختر عزيزم عاشفت هستم و آرزو دارم زود زود بزرگ بشي.
اينم از عكسهاي عسلكم:
فرشته ي قشنگم تولدت مبارك.